۱۳۸۹ آبان ۱۶, یکشنبه

فوت باید کرد ...

من مهمتر از گرفتاری های خود نیستم ،من همان گرفتاری هستم.



وگرفتار ماندن بین در و دیوار


و دیوارها همیشه هم جرز ندارند


ولای جرز ماندن رجز خواندن نمی خواهد


و رجزهایتان مزه عجیبی دارد


و عجیبند رنگ های مانده بر دنیا


ودنیا...


دنیا اصلا نمی چرخد،راه هم نمی رود!


پس راه باید رفت وفوت باید کرد تا پاک شود هر آنچه باید....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر